سوراخ چهلستون چه ربطی به ملکه انگلیس دارد؟
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۱۳۶۴۹
«ملکه انگلستان در سفر به اصفهان شبی را در عمارت «چهلستون» اقامت داشت و به همین دلیل برای نصب بخاری در یکی از دیوارهای چهلستون سوراخی ایجاد کردند که بر اثر آن، نقاشی چهره شاه عباس از بین رفت.» مهدی وفامهر، پژوهشگر هنر در کنکاشی، صحت این قضیه را بررسی کرده است.
به گزارش ایران اکونومیست، مهدی وفامهر - پژوهشگر هنر - در نتیجه این جویش، متنی را گردآوری کرده که در اختیار این خبرگزاری قرار داده شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما آنچه در این نوشتار میپردازم، به دلیل انتشار مطلبی است که چند روز پیش و به دنبال مرگ ملکه انگلستان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. در آن مطلب آمده است که ملکه انگلستان در سفر به اصفهان شبی را در عمارت «چهلستون» اقامت داشت و به همین دلیل برای نصب بخاری و گرمایش یک لوله دودکش در یکی از دیوارهای چهل ستون ایجاد شد. این کار باعث شده چهره شاه عباس در یکی از نقاشیهای این بنا از بین برود.
با این اطلاع که ملکه انگلستان در آن سفر در شهر اصفهان اقامت شبانه نداشت، در پی کشف واقعیت شدم. این نوشتار نیز در نتیجه مشورت با دکتر امیرحسین کریمی، متخصص مرمت آثار تاریخی و منابعی که معرفی کردند، گردآوری و تکمیل شد. بر همین اساس هم، ادعا مطرح شده کاملا غلط بوده و تخریب نقاشی چهلستون ربطی به سفر ملکه انگلستان ندارد.
سفر ملکه الیزابت به ایران در اسفندماه سال ۱۳۳۹ خورشیدی بوده است و طی این سفر او غیر از تهران به همراه محمدرضاشاه و همسرش، فرح دیبا از شهرهای اصفهان و شیراز دیدن کرد.
در منابع از قول استاندار وقت اصفهان آمده است: «چون اصفهان جای مناسبی برای خوابیدن ملکه ندارد، بعد از دیدن آثار باستانی، ظهر ناهار را در کاخ چهلستون صرف میکند، سپس عازم شیراز میشود».
ملکه و همسرش از ساعت یازده و نیم تا ساعت چهار بعدازظهر روز سیزدهم اسفند در اصفهان بهسر بردند و میدان نقشجهان، مدرسه چهارباغ، بیمارستان مسیحی، مدرسه نابینایان و چهلستون را بازدید کردند.
داستان سفر ملکه و جزئیات آن در منابع مختلفی ذکر شده است. آنچه در اینجا به آن می پردازم ادعای تخریب یک نقاشی دیواری به بهانه نصب بخاری برای اقامت ملکه الیزابت است.
در مورد اینکه چگونه میشود یک نقاشی دیواری تاریخی برای عبور لوله دودکش بخاری تخریب شود باید بگویم که چهلستون پس از دوره صفویه در مقاطعی متروک شده و در دورههایی هم استفاده اداری و یا نظامی داشته است؛ در زمانی که برای ما مشخص نیست نقاشیهای اتاقهای اطراف تالار مرکزی با گچ پوشانده شدهاند. برای دلیل این کار احتمالا میتوان گفت که بر اثر گذشت زمان و استفاده مکرر، دیوارها کدر شده بوده و نقاشیها هم جرم و دوده گرفته و تیره شده بودند، بنابراین اتاقها را به عنوان بازسازی، گچکشی و سفید کرده بودند. برای همین در مقطعی که احتمالاً اواخر قاجار یا اوایل پهلوی بوده است در یکی از این اتاقها دیوار را سوراخ کرده و لوله بخاری را عبور میدهند، در حالی که نمیدانستند در زیر این لایه سفید گچ، به دیوار یک نقاشی وجود دارد.
اشاره میکنم در همه دورهها تا قبل از مرمت اساسی اواسط دهه چهل توسط ایتالیاییها در چهلستون، انواع دخل و تصرفات در تزیینات چهلستون انجام میشود. استاد جزیزاده تعریف میکند زمانی که جواد رستم شیرازی روی دیوارهای چهلستون نقاشی میکرده در کنارش بوده و تعلیم میدیده است. یا مثلاً قاب کاشی جدیدی به جای کاشیکاری قبلی نصب میشود و یا روی بعضی از نقاشیهای قبلی را نقاشی کرده بودند؛ تا اینکه در اواسط دهه چهل شمسی هیأت ایتالیایی برای مرمت جامع چهلستون شروع به کار میکنند و تمام لایهها و الحاقات بعد از صفویه را اعم از گچ و نقاشی و کاشی جدا کرده و حذف میکنند.
در مرمتهای دهه سی و چهل است که وقتی لایههای گچ را بر میدارند متوجه میشوند چندین نقاشی زیر این لایههای گچ وجود دارد و یک سوراخ هم در وسط یکی از آنها ایجاد شده است.
لطفالله هنرفر که از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۹ شمسی رئیس باستانشناسی اصفهان بوده است و در مطالب اخیر مطرح شده که در اعتراض دخل و تصرف در چهلستون به مناسبت سفر ملکه الیزابت از این سمت استعفا کرده است، در صفحه ۷۴ کتابی به نام «راهنمای ابنیه تاریخی اصفهان» و نیز در صفحه ۵۶۲ کتاب جامع خود با عنوان «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» آورده است که در سال ۱۳۳۴ خورشیدی بعضی از نقاشیهای اتاقها از زیر گچ خارج شده و توصیف میکند از جمله آثار پدیدار شده تابلویی است با دوازده پیکره که تصویر شاه عباس هم در آن نقاشی است که منظور همین نقاشی است که لوله بخاری در آن کنده شده است. با اینکه چهره شاه عباس بر اثر این تخریب مخدوش شده است، اما هویت او را از فرم کلاه مخصوصش شناسایی کردهاند.
درباره این اثر و مراحل کشف و تثبیت آن در گزارش هیأت ایتالیایی هم اشاره شده است.
بر این اساس، به نظر میرسد چهار سال قبل از سفر ملکه انگلستان به اصفهان، آن نقاشی از زیر گچ بیرون آورده شده و بقیه اتاقها هم به تدریج در حال مرمت بودهاند و اینکه به این مناسبت از وسط یک نقاشی، لوله دودکش کنده شده غیر ممکن به نظر میرسد.
لازم به توضیح است که گزارش سفر ملکه الیزابت به ایران در روزنامه اطلاعات آمده است. جزییات سفر به اصفهان در گزارش دیگری در روزنامه مجاهد کامل آمده است که دسترسی به آرشیو آن ممکن نبود؛ آرشیو این روزنامه در گنجینه مطبوعات اصفهان وجود داشت که چند سال قبل به بهانه نداشتن جا برای نگهداری این مجموعه به تهران برده شد و سرنوشت نامعلومی پیدا کرد.»
منابع:
لطفالله هنرفر. کتاب «گنجینه آثار تاریخی اصفهان»، چاپ دوم، مهرماه ۱۳۵۰ شمسی.
لطفالله هنرفر، کتاب «راهنمای ابنیه تاریخی اصفهان»، اسفند ۱۳۳۵ شمسی، چاپخانه امامی.
رجایی.
عبدالمهدی، «سفری که به استعفای میراثی انجامید»، ۱۶ آذر سال ۱۳۹۹ شمسی، سایت روزنامه اصفهان زیبا.
روزنامه اطلاعات مورخ سیزدهم تا پانزدهم اسفندماه ۱۳۳۹ شمسی.
تصاویر نقاشی دیواری و عکسهای مربوط به مرمت و لایهبرداری از صفحه chehel_sotoon در اینستاگرام گرفته شده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: ملکه انگلیس ، چهلستون ، تخریب میراث فرهنگی ، هوشنگ جزیزاده ، میراث فرهنگی ، اصفهانمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: ملکه انگلیس چهلستون تخریب میراث فرهنگی میراث فرهنگی اصفهان ملکه انگلستان تاریخی اصفهان ملکه الیزابت سفر ملکه یک نقاشی شاه عباس نقاشی ها اتاق ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۱۳۶۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
منیژه، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!
عصر ایران نوشت: حجه الاسلام سیداحمد علم الهدی که گویا دغدغهای مهمتر از حجاب ندارد، در خطبههای این هفته نیز بدان پرداخته و این بار گفته است: اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند:
منیژه منم، دخت افراسیاب
برهنه ندیده تنم آفتاب.
این که اساساً استناد به منیژه در شاهنامه، چقدر با هدف ترویج حجاب و عفاف سازگار است را به شاهنامه شناسان وامی گذاریم (پی نوشت را ببینید) * ولی عجالتاً از آقای علم الهدی که در خطبههای نماز جمعه، اشارهای هم به تاریخ و فرهنگ و ادب ایران زمین کرده است تشکر میکنیم و در عین حال از ایشان پرسیم: ماجرای بهار ۱۳۹۰ میدان فردوسی مشهد یادتان است؟
خودتان را معذب نکنید، به خاطرتان میآوریم: آن سال، به مناسبت هزاره سرایش شاهنامه فردوسی - که شما نیز او را به درستی "حکیم" خواندید - مجموعه از نقاشیهای دیواری با موضوع شاهنامه به مساحت ۲۲۰۰ متر در میدان فردوسی مشهد رسم شد. خلق این اثر هنری حدود یک سال به طول انجامید ولی یک ماه بعد از رونمایی از آن، اداره حفاظت از املاک آستان قدس رضوی، شبانه تعدادی کارگر به محل فرستاد و کل اثر را تا صبح با رنگ سفید محو کردند و از بین بردند!
آقای علم الهدی!
این شاهنامهای که امروز شما بدان استناد میکنید تا ثابت کنید که حجاب یکی از مظاهر فرهنگی ایرانیان است، همان شاهنامهای است که روی نقاشی هایش در شهری که شما امام جمعه اش بوده اید، شبانه رنگ پاشیدند و شما هیچ نگفتید!
اگر آن روز، مانع از کار غیر فرهنگی محو نقاشیهای شاهنامه میشدید و لااقل به دوستان تان میگفتید که شاهنامه را حکیمی به نام فردوسی سروده و حتی در آن به حجاب نیز اشاره کرده است، امروز استنادتان به این اثر ملی برای ترویج حجاب، دلنشینتر بود.
جوانان هنرمند کشور، یک سال در گرما و سرما، عاشقانه کار کردند تا این اثر هنری را خلق کنند
ولی یک روز صبح، دیدند که عدهای شبانه روی هنرشان رنگ سفید پاشیده اند؛ به همین راحتی، به همین تلخی!
شما درست میگویید آقای علم الهدی! زنان ایرانی در طول تاریخ و حتی هزاران سال قبل از اسلام، به شهادت آثار و روایت مورخین، بانوانی نجیب بوده اند با تن پوشهایی از پاکدامنی. اما چرا شما و همفکران تان - فارغ از موضوع شاهنامه - همواره نسبت به تاریخ و تمدن ایران بی مهری میکنید و حتی گرامیداشت کوروش را برنمی تابید ولی نیاز که پیدا میکنید دست به دامن ایران باستان میشوید؟! چگونه حتی در شهری که شما امام جمعه اش هستید، دور میدان فردوسی، نقاشیهای شاهنامه هم تحمل نمیشود ولی صحبت از حجاب که میشود یادتان میافتد در همان شاهنامهای که روی نقاشی هایش رنگ پاشیده و محوش کرده اند، زنی به نام منیژه وجود دارد که آفتاب تنش را برهنه ندیده است؟!
میدان فردوسی مشهد بعد از نقاشی و بعد از محو کردن آن
بگذارید یک چیز را خیلی رک و صریح به شما بگوییم آقای علم الهدی: کسانی که کمر همت بستند به نابودی و نادیده انگاری تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی و حتی همین الان هم پدیدههای ایرانی مانند نوروز خار چشم شان است، اگر بیشتر از دشمنان دین، به ایمان مردم خیانت نکرده باشند، کمتر نکرده اند. تریبون دارهایی که سالها فرهنگ ایرانی را در برابر دین قرار دادند و دو راهی جعلی ایرانیت و اسلامیت را پیش روی مردم و خاصه جوانها گذاشتند، عامل بسیاری از دین گریزیهایی هستند که نتیجه اش را در خیابانها میبینند و بعد، از پلیسها میخواهند که محصول کارشان را دستگیر کنند!
راستی بد نیست یک نکته را هم با امام جمعه محترم مشهد در میان بگذاریم: اگر بانوان ایرانی در طول تاریخ هزاران ساله ایران، پوششهایی برازنده زنان عفیف داشتند و به قول شما با حجاب بودند، به خاطر حضور ماموران حکومتی بر سر کوی و برزنها برای تحمیل نوع خاصی از پوشش نبود؛ به خاطر "باورهای فرهنگی" شان بود که بعد از اسلام نیز "ایمان دینی" بدان افزوده شد.
بروید ببینید چه کسانی با تبر به جان فرهنگ اصیل ایرانی افتادند تا آن باورهای فرهنگی - که امروز بدانها نیازمندشده اید - به محاق برود؟ و باز بررسی کنید چه کسانی، دین را هزینه منافع خود کردند و به جان "ایمان دینی" مردم افتادند؛ احتمالاً شما نیز به این نتیجه خواهید رسید که ضاربان فرهنگ ایرانی و تخریب کنندگان دین مردم، نه دو دسته که دست بر قضا یک گروه اند!
پی نوشت:
* منیژه اساساً ایرانی نبود بلکه دختر افراسیاب یعنی دختر دشمن ایران بود و برای رسیدن به بیژن او را بی هوش کرد و، چون بیژن به هوش آمد، خود را در آغوش منیژه دید و باقی قضایا! عجیب است که از بین همه زنان تاریخ و افسانه ها، علم الهدی برای ترویج حجاب و عفاف به منیژه استناد کرده و او را فرهیخته هم نامیده است!